یادداشت :
فرقه رجوی-زنان...؟!
فرقه رجوی با سوء استفاده ابزاری از حضور زنان ، در داخل سازمانش درصدد این بوده و هست که مردان را تحت هژمونی سیاستهای قدرت طلبانه خود قرار دهد.
در این یادداشت زیر بصورت فشرده و مختصر به برخی از دلایلی که چگونه مسعود رجوی ، زنان را وسیله استثمار اعضاء و هوادارانش قرار می دهد ، می پردازیم :
1- سر فرقه مجاهدین مسعود رجوی با اطلاع از نقش زن در فرایند جذب مردان برای تحت تسلط در آوردن آنها ، در یک اقدامی از قبل تعیین شده و به غایت فرصت طلبانه و اپورتونیستی ، موجب شکل گیری جدایی مهدی ابریشمچی* از مریم قجر عضدانلو شد.
سپس خودش تحت عنوان فریبنده و البته بی مسمّیِ انقلاب ایدئولوژیک با وی به اصطلاح ازدواج! کرد.
مریم قجر عضدانلو با دست شستن از همه معیارهای اخلاقی ، عرفی و حتی اعتقادهای مذهبی ایرانیان باورمند ، برخلاف اصول سران مجاهدین اولیه دوره شاه همچون محمد حنیف نژاد و.... ، در یک نمایش مضحک و مسخره ای بنام انقلاب ایدِئولوژیک شرکت کرد ، که شومن اصلی آن سرشارلاتانیسم فرقه مسعود رجوی بود.
2- خانم مریم حتی از نام خانوادگی (قجر عضدانلو) خود گذاشت و تمام جسم ،
و روح ، زنانگی و مادرانگی خویش را ، در یک سینی طلایی!
[ مزین به تبعیض و نابرابری ، همراه با شعارهای توخالی و مذبذبانه مبارزه با جنسیت و فردیت فروبرنده ]
تام و تمام تقدیم نو داماد شیر همیشه بیدار! یعنی رهبرِ عقیدتی خویش مسعود جون! کرد.
این دو عروس و داماد در اقدامی بسیار جذاب! و البته رویایی؟ ، به قول مسعود در جسم و روح با هم یکی و یگرنگ شدند ، تا بهتر و عریان تر! به فریب اعضای تحت اسارت و بندگی خویش بپردازند.
3- زنان در این گروه اساساً تحت استثمار و استحمار فکری مسعود و ساخته و پرداخته انقلاب ایدئولوژیکش مریم رجوی میباشند.
4- مسعود رجوی برای فریب و تحت سلطه داشتن افراد تحت فرمان خود ، با مطالعه کتابهای گزینش شده و تاثیرگذار و آشنایی نسبی بانحوه ایجاد جنگهای روانی بر پایه اصول روانشناختی و سفسطه گرایانه ، البته از نوع پلتیکهای فریبکارانه ماکیاولیستی ، همگام با مشاوره گیری از سرویسهای جاسوسی استخبارات صدام و سازمان سیا در گذشته و حال( پمپئو و مایک پنس ، جولیانی، بولتون....) توانست ، افراد را تحت تسلط برده وار خود درآورد.
نکات بالا در صورتی است که وی در کتابها و جزوات منتشر شده به عنوان کتابهای سفید در قبل و بعد از انقلاب بهمن57 ، بخصوص بعد از شروع جنگ مسلحانه و فعالیتهای تروریستی در انفجار بمب در دفترحزب جمهوری اسلامی در تاریخ 7تیر1360 و... ؛
مدعی ایجاد جامعه بی طبقه توحیدی و مبارزه تمام عیار با سلطه گری امپریالیسم آمریکا و صهیونیسم میبود.
افراد بسیاری از که در دام فرقه او در عراق و آلبانی گرفتار آمده بودند ، با شعار مبارزه با امپریالیسم آمریکا و بویژه جامعه بی طبقه توحیدی، جانشان را در جنگهای مسلحانه و....از دست دادند.
اما این درحالی است که مسعود و دست پرورده او مریم رجوی ، در رسانه های گروهی وابسته به خود..... ، در ملاقاتهای مختلفی که همراه با تبلیغات پرطمطراق هدفمند میباشد ، با افرادی همچون مایک پمپئو رئیس سابق سازمان سیا و مایک پِنس معاون ریاست جمهوری سابق آمریکا و.....گفتگو و رایزنی سیاسی جهت دست یابی به اهداف پشت پرده فرقه خود نموده ، و آنگاه افتخارات! خویش را به سمع و نظر مخاطبانشان میرساندند.
5- نکته ای که نباید به آن کم بها داد این است که در پایان بیشتر جزوات و نشریه های*** سازمان با شعارهای تند و رادیکالی چون
مرگ بر شاه سگ زنجیری امپریالیسم آمریکا به پایان میبردند.
که گذر زمان نشان داد که رهبر عقیدتی گروه به چه اندازه در شعارهای عوام فریبانه خویش به دنبال گمراه سازی افراد تحت مجموعه خویش بود.
6- دو کلمه نوکر و کلفت از کلماتی هستند که در بهترین حالت ممکن مربوط به دوران فئودالی ارباب و رعیتی تعلق داشت که رژیم محمدرضاشاه به اتمام تاریخی خود رسید.
مسعود و مریم رجوی به عنوان شبان و به اصطلاح مرشد! با خلق دو کلمه نوکر دوم و کلفت دوم کذایی ، زنان و مردان تحت اسارت فکری و عملی خود را تبدیل به موجوداتی کر ، کور و لالی مبدل مینمایند ، که در بهترین حالت ممکن غالب آنها، تنها افتخارِ آنها ذوب شدن و ذِبح شدن در پای رهبران به اصطلاح طراز نوین انقلاب ملت! ایران هست.
از آنها میباید سوال کرد ، کدام ایران کدام خلق ، کدامین ملت!
حالا بر مسئولان فرقه هست تا پیدا کنید پرتغال فروشانی دوره گرد سیاسی از جنس....!؟
7- متاسفانه و شوربختانه می بینیم در ورطه عمل برخی از اعضاء و هواداران که هنوز در دستگاه جهنمی این فرقه سِکت و بسته مسعود و مریم گرفتارند ، مانند عروسکان خیمه شب بازی ، یا انسانهایی از خود بیگانه و مسخ شده ، برای وجود آن دو گریبان چاک کرده و وجودشان را طعمه هوسهای سیاسی مرگ زای آنها مینمایند.
شاید برخی از آنها به این نکته ظریف آگاهی و توفیق پیدا نکنند ، که بی آنکه درک کنند و بدانند ، تنها به نوکر دومهای مسعود و کلفت دومهای مریم رجوی مبدل گشته اند.
باشد که آنها از این خواب گران و فریبنده بیدار شوند ، و به وجدان و مقام و کرامت انسانی مراجعه کنند ، و با طرح پرسشهای اصولی و راهگشاء توام با انتقاد از سران فرومایه سازمانشان و انتقاد قاطعانه و عادلانه از خویشتن خویش ، جسم و روانشان را از ورطه بندگی و بردگی رها سازند.
8- مورد مهمی که نباید از دوستداران راستین ملت و ایران زمین ، بویژه اهل هنر و قلم که به پرنسیبهای انسانی و ملی باور عمیقی دارند به دور بماند این هست ، تا برای نجات و رهایی اعضای اسیر فرقه رجوی که در آلبانی مستقر میباشند ، تمامی سعی و کوشش وطن دوستانه ، ملی و میهنی خویش را مبذول دارند ؛
تا نگذارند این اسیران دربند فکری و عملی ، بیشتر و بیشتر ، در آتش ظلم و بیدادگریهای کُشنده و جرعه گفتارهای مسموم مسعود و مریم رئیس جمهور! 32 ساله سازمان! مجاهدین؟ بمانند......
9- سرفرقه این گروه مسعود و ساخته و پرداخته او خواهر! انقلابی؟ مریم قجر عضدانلو رجوی ......هر گونه نقد و انتقادی به این فرقه ، را با ترفندهای گوناگون رد میکنند و به کلماتی اغوا کننده همچون موارد زیر متشبث میشوند. *** :
بریده ، بریده مزدور ، عنصر معلوم الحال ، فرقه! تبهکار؟ ، مزدوری برای تمام فصول ، مزدور اجاره ای ، شاگرد جلاد اوین ، تشنه به خون رهبری ، فرد مجهول الهویه ، مزدور بی اَجر و مواجب.... ، و همچنین کلماتی بسیار زشت و وقیحانه ای نظیرِ ؛
ماماچه پلیدک ، پاسداران سیاسی ، تفاله مزدوران ، بنی صدر سید بی عبا ، وادادگی سیاسی ، جاده صاف کنهای رژیم ، گاو پیشانی سیاه ، گاو پیشانی سفید ، مزدور ، فرزند ناخلف ، توطئه گر ، مارک از هضم رابع وزارت اطلاعات گذشته! به آقای اسماعیل وفا یغمایی****
پاورقی ::
*- مسعود رجوی به همین دلیل تحت یک ترفند سیاسی به اصطلاح ایدئولوژیک ، دستور به جدایی مریم قجر عضدانلو از مهدی ابریشمچی(اسم سازمانی مشهور به اسد و شریف ) ؛
داد و اقدام به ازدواجی! تشکیلاتی نمود.
سر فرقه مجاهدین مسعود رجوی با اطلاع از نقش زن در فرایند جذب مردان برای تحت تسلط در آوردن آنها در یک اقدامی از قبل تعیین شده و به غایت فرصت طلبانه و اپورتونیستی سیاسی خود ، موجب جدایی مهدی ابریشمچی* از مریم قجر عضدانلو شد.
**- آقای اسماعیل وفا یغمایی نویسنده و شاعر عضو سابق شورای ملی! مقاومت رجوی
***- برای تحقیق و پژوهش بیشتر میتوانید به سایت اسناد آرشیو اپوزیسیون ایران سری بزنید.
****- مقاله حمید اشتری در سایت دریچه زرد آقای اسماعیل وفا یغمایی ، شاعر و نویسنده مطرح سابق وابسته به شورای مقاومت مجاهدین :
قسمتی از مقاله سقوط گفتار از آقای
حمید اشتری.اینست گوشه ای از ادبیات مجاهدین قبل از قبضه قدرت.استالین خدا بیامرز هم قبل از رسیدن به قدرت این طور نبود
بریده خائن - ننگین نامه – بریده مزدور - روانی – عفونت رنگین و همهمه ننگین– استقراغ آخوندها را قرقره کردن – بلندگوی سایتهای رژیم و مخالفان– جماعت دهن گشاد – کر هماهنگ وزارت اطلاعات – ردای بنی صدری تن کردن – دم تکان دادن برای آخوندها – قدیس اعظم – معتاد و تریاکی – سورچران – کلاغ بی شرم – خدمتگذار جایر – دژخیم – یاوه سرای ماهر - عقده ای ها – ننگ ما فامیل الدنگ ما – چرت و پرت و گنده «گو...» ها – تخلیه اطلاعاتی بریده مزدورهای جدید – ذلت سیاسی و اخلاقی – اولتیماتوم احمقانه – مزدوران بی نام و نشان – سگ زنجیره ای رژیم – کوبیدن آب در هاون رژیم – عارضه لاجوردی – خالی تر از پوچ – خمیرگیر جلاد – واداده ها – حقیر خودپرست – گزارش نویس – دغل کار – دگردیسی ذلت پذیر – تواب تمام عیار – انتقام وادادگی – در دیگ وزارت پایین و بالا میشوید – میوه های نطنز وزارت اطلاعات – جیره خوار رژیم - ماماچه پلیدک – تفاله بریدگان معلوم الحال – هم آخور و هم آغل – مزدوران بد نام و گمنام گشتاپوی آخوندی – زشت سیرت – حرفهای صد من یک غاز رژیم را تکرار کردن – دکتر فقیه - خیلی سوزش داشت - حقه باز – شیوه رزیلانه – شغل کثیف کشف انحرافات – جاده پر ننگ و فصیحت - جاده صاف کن رزیم – کارد جلاد تیز کن – اشعه دادن وگرانفروشی به گشتاپوی اخوندی – زاغ...دریده - جنون گاوی - دهان گشادت گور تهمت – هوادار نادم – خبیث.......
پایان یادداشت-دوشنبه7اردیبهشت1404
بابک خرم ایرانی
ادامه دارد.....